فرهنگ نماز در سیره امام رضا(ع)
حجةالاسلام عبدالکریم پاکنیا
نماز زیباترین حالتى است که یک انسان مسلمان در مقابل پروردگار خود دارد. او در آن لحظه ارتباط عارفانه و صمیمانهاى را با آفریدگار خویش برقرار ساخته و وجود خسته از مشکلات دنیوى و روان مضطرب خود را با راز و نیازهاى عاشقانهاش به آرامش و اطمینان تبدیل مىسازد. اگر این عبادت انسان ساز و آرام بخش مخلصانه و به دور از ریا انجام پذیرد، هرگونه زشتى و پلیدى را از فرد دور کرده و خصلتهاى پسندیده و نیکوئى را در وجود او ایجاد خواهد نمود نماز اگر با شرایطش اقامه شود فرد نمازگزار بعد از انجام نماز به سوى کمالات قدم برداشته و از اعمال زشت و ننگین متنفر خواهد بود. یک شخص مسلمان با اقامه نماز، فطرت پاک خود را بازیافته و به صفاى باطن خواهد رسید و در این حالت باورهاى راستین او تقویت شده و روحیه نظم و انضباط در زندگىاش را مستحکمتر خواهد ساخت. نماز پیمودن راه عشق، شکوفائى اندیشههاى ناب و حدیث پاکان و آهنگ رستگارى در زندگى است. شخص مسلمان در اوقات نماز از تمام تعلقات و وابستگىهاى غیر الهى دست شسته و به سوى قبله عشق و کعبه آمال رو کرده و با آفریدگار هستى هم سخن مىشود. و اگر چنین نباشد پس این نماز با شرائطش انجام نشده است.
آرى:
مرا غرض ز نماز آن بود که یک ساعت
حدیث درد فراق تو با تو بگزارم
وگرنه این چه نمازى بود که من بى تو
نشسته روى به محراب و دل به بازارم
بنابراین نماز حقیقى دست آوردهاى ارزشمندى براى نمازگزار راستین به همراه دارد. نوشتهاى را که در پیش رو دارید، مىکوشد بازتاب زیباى این ارمغان ملکوتى را در سیره و سخن امام رضا(ع) به نظاره بنشیند و با کلمات و رهنمودهاى آن رهبر الهى جلوههاى زیباى نماز را درهم آمیزد.
این سخن را نیز ناگفته نگذاریم که بر هر مسلمان وظیفهشناس و عاشق الهى شایسته است که این گفتار نبوى(ص) را نصب العین خود قرار دهد که: آن حضرت حضور قلب در نماز و احساس لذت از آنرا اینگونه توصیف کرده است: «یا اباذر! جعل اللّه جلّ ثناؤه قرّة عینى فى الصّلاة و حبّب الىّ الصلاة کما حبّب الى الجائع الطّعام و الى الظمآن الماء و انّ الجائع اذا اکل شبع و انّ الظمآن اذا شرب روى و انا لااشبع من الصّلاة؛(1) اى اباذر! خداوند - جل ثناؤه - نور دیده مرا در نماز قرار داد و نماز را محبوب من گردانید، همچنان که غذا را محبوب گرسنه و آب را محبوب انسان تشنه قرار داده است (امّا با این تفاوت) که گرسنه هرگاه غذا بخورد سیر مىشود و تشنه هرگاه آب بنوشد سیراب مىشود امّا من از نماز سیر نمىشوم.»
برترین عمل
از منظر امام رضا(ع) هیچ عملى برتر و ارزشمندتر از نماز نیست، چرا که بهترین و میانبرترین راه براى رسیدن به قرب الهى است. امام رضا(ع) همواره مىفرمود: «الصّلاة قربان کل تقىٍّ؛(2) نماز هر انسان پارسائى را به خداوند نزدیک مىکند.» به همین جهت آن حضرت به ابراهیم بن موسى فرمود: «لاتؤخرنّ الصّلوة عن اوّل وقتها الى آخر وقتها من غیر علّةٍ علیک، ابدأ باوّل الوقت؛(3) انجام نماز را بدون علت از اول وقت آن تأخیر نینداز، همیشه در اول وقت آن شروع کن!»
امام هشتم(ع) خود نیز چنین بود و به هیچ قیمتى فضیلت نماز اول وقت را از دست نمىداد حتى در مهمترین جلسات سیاسى و علمى امام به نماز اول وقت اهمیت مىداد. روایت زیر نشانگر این واقعیت است:
به دستور مأمون، علماى برجسته از فرقههاى گوناگون در مجالس مناظره حاضر مىشدند و امام رضا(ع) با آنها مناظره و بحث مىکرد. در یکى از مجالس «عمران صابى» که از دانشمندان بزرگ بود، در مجلس حاضر شد و درباره توحید با امام رضا(ع) وارد گفتگو گردید در آن جلسه امام سؤالهاى او را با حوصله، متانت، استدلالهاى قطعى و روشن پاسخ داده و او را به سوى توحید متمایل کرده بود هنگامى که بحث و مناظره به اوج خود رسید و چیزى به تحول درونى آن دانشمند زبردست صابئین(4) نمانده بود حضرت رضا(ع) احساس کرد وقت اذان ظهر و هنگام نماز است. امام(ع) به مأمون فرمود: «الصّلاة قد حضرت؛ وقت نماز فرا رسید.»
عمران صابى که به حقایقى دست یافته و از دریاى دانش سرشار امام هشتم(ع) بهرههائى برده بود با التماس گفت: «یا سیّدى! لاتقطع علىّ مسألتى فقد رقّ قلبى؛ آقاى من! گفتگو و پاسخهاى خویش را قطع نکن دل من آماده پذیرش سخنان شما است. امّا حضرت رضا(ع) تحت تأثیر سخنان عاطفى و احساس برانگیز او قرار نگرفت و فرمود: عیبى ندارد نماز را مىخوانیم و دوباره به گفتگو ادامه خواهیم داد.
در این حال امام و همراهان به اقامه نماز مشغول شدند حضرت بعد از اقامه نماز دوباره به گفتگو ادامه داده و پاسخهاى روشنگرانه خویش را ارائه نمود.(5)
با توجه به این روایت که در کتابهاى معتبر روائى و تاریخى آمده است براى اقامه نماز در اول وقت هیچگونه عذرى را براى افراد عادى و مسئولین حکومت اسلامى باقى نمىگذارد و پیروان آن حضرت نباید از این حقیقت چشم پوشى کرده و به بهانههاى مختلف آنرا سهل بشمارند.
رهرو راستین امام هشتم(ع)
حضرت امام خمینى(ره) در این زمینه گوى سبقت را از تمام پیروان و شیعیان حضرت رضا(ع) ربوده بود. داستان زیر شاهد خمینى مىگوید: روزى که شاه فرار کرد ما در پاریس در نوفل لوشاتو بودیم، پلیس فرانسه خیابان اصلى نوفل لوشاتو را بست، تمام خبرنگاران کشورهاى مختلف آنجا بودند.این حقیقت راستین است. آقا سید احمد خبرنگاران خارجى از آفریقا، آسیا، اروپا و آمریکا و شاید 150 دوربین فقط صحبت امام را مستقیم پخش مىکردند.
براى اینکه خبر بزرگترین حادثه سال را مخابره مىکنند، شاه رفته بود و مىخواستند ببینند که امام چه تصمیمى دارد، امام بر روى صندلى ایستاده و در کنار خیابان، تمام دوربینها بر روى امام متمرکز شده بود. امام چند دقیقه صحبت کردند و سخنان خودشان را گفتند. من در کنار امام ایستاده بودم. یک مرتبه برگشتند و گفتند: احمد! ظهر شده؟ گفتم بله، الآن ظهر است. بىدرنگ امام گفتند: و السلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته. شما ببینید در چه لحظهاى امام صحبتهایشان را رها کردند. براى اینکه نمازشان را اول وقت بخوانند، یعنى جائىکه تلویزیونهاى سراسرى که هر کدام میلونها بیننده داردC.N.N بود، B.B.C بود، تمام تلویزیونها چه در آمریکا و چه در اروپا بودند. خبرگزاریها همه بودند.اسوشیتیدپرس، یونایتد پرس، رویتر و تمام خبرنگاران روزنامهها، مجلات، رادیو، تلویزیون، در چنین موقعیت حساسى، امام حرفشان را قطع کردند و رفتند سراغ نماز.(6)
ماجراى نماز عید
از مهمترین حوادث سیره امام رضا(ع) حرکت آن حضرت به مصلاى نماز عید مىباشد که آن بزرگوار اهمیت نماز و تأثیر آن در جامعه و آثار پربار نمازهاى دسته جمعى و قدرت تحول آفرینى آنرا به مسلمانان و زمامداران ثابت نمود. ماجرا از این قرار بود که روز عیدى مأمون از امام (ع) تقاضا کرد که نماز عید را با مردم بخواند، تا براى مردم اطمینان بیشترى در امر ولایتعهدى پیدا شود. امام پیغام داد که: «قرار ما بر این بوده که در هیچ کار رسمى دخالت نکنم. بنابراین مرا از اقامه نماز عید معذوربدار! مأمون اصرار کرد که: مصلحت در این است که شما این نماز با اهمیت را اقامه کنید تا هم موضع ولایتعهدى تثبیت شود و هم فضل و عظمت شما آشکارتر گردد، امّا امام نپذیرفت. مأمون که دست بردار نبود پیکها و پیغامهاى متعددى براى متقاعد کردن امام براى حضرتش فرستاد، هنگامى که امام رضا(ع) پافشارى خلیفه را احساس کرد به او فرمود: اگر قرار است که من حتماً به نماز بروم من این فریضه الهى را طبق سیره پیامبر و روش امیرمؤمنان على(ع) اقامه خواهم کرد!
مأمون گفت: هر طور که دوست دارى آن طور عمل کن اختیار با شماست!
آنگاه دستور داد: سرداران و تمام مردم صبح روز عید در مقابل منزل مسکونى حضرت رضا(ع) اجتماع نمایند. با انتشار این خبر مردم مرو مشتاقانه براى شرکت در مراسم و بهرهگیرى از وجود حضرت رضا(ع) خود را آماده کردند. هنگامى که خورشید طلوع نمود حضرت غسل کرد و عمامه سفیدى را که از پنبه تهیه شده بود بر سر مبارک گذاشت و یک سر آن را روى سینه و سر دیگر را میان دو شانه انداخت. و مقدارى هم بوى خوش بکار برد. دامن را به کمر زد و به همه پیروان و دوستدارانش دستور داد چنان کنند. آن گاه عصاى پیکان دارى به دست گرفت و از منزل بیرون آمد. آن حضرت در حالى که پابرهنه بود و پیراهن و سایر لباسهایش را به کمر زده بود، به همراه غلامان و یاران نزدیکش - که آنان نیز چنین کرده بودند - به همین شکل از منزل به سوى مصلا حرکت کردند. موقع خروج از منزل، امام رضا(ع) سربه سوى آسمان بلند کرد و چهار تکبیر گرفت، این تکبیرها آن چنان با صلابت و روحانیت خاصى ادا مىشد که گویى آسمان و در و دیوار با نواى امام(ع) هم نواهستند. سرداران، نظامیان و سایر مردم که با آمادگى و آراستگى تمام در بیرون منزل صف کشیده بودند، هنگامى که امام رضا(ع) و یارانش را به آن صورت مشاهده کردند به پیروى از امام رضا(ع) و هماهنگ با او فریاد تکبیر سردادند.
شهر مرو یکپارچه فریاد تکبیر سرداد و به دنبال آن از گریه و ناله هزاران زن و مرد مشتاق اهل بیت(ع) به لرزه درآمد. سرداران نظامى هنگامى که حضرت را با آن حال دیدند از مرکبهاى خود پیاده شدند و کفشهایشان را درآورده و کنار گذاشتند و به دنبال امام ناله زنان و تکبیر گویان به راه افتادند. حضرت رضا(ع) پیاده راه مىپیمود و هر ده قدم یک بار ایستاده و با نواى ملکوتىاش تکبیر مىگفت.
یاسر خادم مىگوید: در این حال ما خیال مىکردیم که آسمان و زمین و کوه با او همآوا گشته است، شهر مرو یکصدا گریه و شیون بود، هیجان احساسات و شور و نوا همه جا را فرا گرفته و شکوه ایمان و تکبیر و نماز در پایتخت کشور اسلامى طنین انداز شده بود جلوههاى مادّى و ظاهرى از ذهنها و خاطرهها فراموش شده و آحاد جمعیت به آفریدگار هستى و پیروى از حجت الهى مىاندیشیدند و در صفهاى به هم پیوسته به دنبال امام رضا(ع) به سوى مصلا مىشتافتند.
هنگامى که این خبر به مأمون رسید، فضل بن سهل به مأمون گفت: اگر لحظاتى دیگر وضع همین طور ادامه یابد همه مردم مفتون و شیفته او خواهند شد و ممکن است با یک اشاره طومار حکومت را در هم بپیچند، مأمون احساس خطر کرده و از امام رضا(ع) عاجزانه درخواست نمود که از میانه راه به منزل برگردد و امام نیز کفشهاى خود را طلبیده و به منزل برگشت و فرمود: من که گفتم مرا از این کار معذور بدارید.(7) بلى نماز شکوهمند اولیاء الهى آن چنان قدرتى دارد که مىتواند کاخهاى ستم را به لرزه در آورده و بنیان طاغوتیان را از ریشه قطع کند و نماز عید حضرت(ع) اینگونه بود.
اقامه نماز باران
در ایامى که امام رضا(ع) در خراسان به سر مىبرد مدتى قحط سالى شده و باران نیامد و خشک سالى پدیدار گشت. عدهاى از منافقان و حاشیهنشینان مجلس مأمون از این حادثه سوء استفاده کرده و شایع نمودند که چونکه مأمون على بن موسى(ع) را ولیعهد خود گردانیده است و این امر را خداوند دوست ندارد به همین جهت باران قطع شده و برکات الهى نازل نمىشود.
مأمون در روز جمعهاى از امام تقاضا کرد که براى نزول باران و رحمت الهى دعا کند امّا امام رضا(ع) فرمود: روز دوشنبه براى اقامه نماز استسقاء بیرون خواهم آمد زیرا جدم رسول اللّه(ص) را به همراه امیرمؤمنان على(ع) در عالم رؤیا زیارت کردم و پیامبر به من فرمود: پسرم! تا روز دوشنبه صبرکن و سپس در آن روز به صحرا برو و از درگاه خداوند متعال طلب باران نما! خداوند باران رحمت خود را مىفرستد و مردم به عظمت و عزت تو در پیشگاه خداوند پى مىبرند و به بزرگى مقامت واقف مىگردند.
روز دوشنبه فرا رسید مردم از خانهها بیرون آمدند، امام رضا(ع) به صحرا رفت و مردم نیز گرد آمدند و چشم به حرکات و سکنات آن حضرت دوختند امام دو رکعت نماز استسقاء را اقامه کرده و آنگاه بالاى منبر رفت و در خطبه بعد از حمد و ثناى الهى فرمود: الهم یا رب انت عظّمت حقّنا اهل البیت فتوسلوا بنا کما امرت و اهلوا فضلک و رحمتک و توقعوا احسانک و نعمتک فاسقهم سقیاً نافعاً عاما غیر رایث و لاضائر ولیکن ابتداء مطرهم بعد انصرافهم من مشهد هم هذا الى منازلهم و مقارهم؛ خدایا! اى پروردگار من! تو حق ما اهل بیت را بزرگ شمردهاى این مردم به ما متوسل شدهاند همچنان که خودت فرمودهاى و به فضل و رحمت تو امیدوارند و چشم انتظار احسان و لطف تواند اینها را از باران سودمند و فراوان و بىضرر و زیان خود سیراب گردان و این باران را پس از بازگشت آنان به خانههایشان نازل فرما!
یکى از حاضرین در آن اجتماع مىگوید: به خدا سوگند همان لحظه حرکت ابرها در هوا شروع شد و رعد و برق پدید آمد، مردم به جنب و جوش افتادند که تا باران نیامده به خانههاى خود برگردند.
حضرت على بن موسى الرضا(ع) به آنان فرمود: آرام باشید! این ابر براى این منطقه نخواهد بارید براى فلان ناحیه مىرود، آن ابر رفت و ابر دیگرى به همراه رعد و برق آمد، مردم دوباره خواستند حرکت کنند، امام فرمود: این ابر نیز به فلان قسمت خواهد رفت، در حدود ده ابر به همین ترتیب آمد و از فضاى منطقه عبور کرد و هر بار امام (ع) فرمود: این ابر براى شما نیست. یازدهمین ابر از راه رسید. امام رضا(ع) فرمود: این ابر را خداوند متعال براى شما فرستاده است، در برابر فضل و کرم خداوند، شکر کرده و به سوى منازل خویش بازگردید تا شما به خانه نرسیدهاید باران نخواهد بارید. آنگاه امام رضا(ع) از فراز منبر پائین آمده و مردم نیز به خانه هایشان رفتند، در همین هنگام بود که باران شدیدى نازل شده و تمام حوضها، گودالها و نهرها را پر کرد و مردم با خوشحالى تمام مىگفتند: کرامتها و الطاف الهى بر فرزند رسول گرامى اسلام(ص) مبارک باد.
بعد از نزول باران و سیراب شدن زمین از برکات الهى و خوشحالى مردم، حضرت رضا(ع) به میان جمعیت آمده و آنان را موعظه کرده و به شکرگزارى از نعمتهاى الهى به درگاه پروردگار منان دعوت نمود.(8)
اینجاست که از ته دل و عمق جان خطاب به اهل بیت (ع) عرضه مىداریم: ارادة الرّب فى مقادیر اموره تهبط الیکم و تصدر من بیوتکم؛(9) اراده و مشیت پروردگار عالم در تدبیر امور جهان به سوى شما مىآید و از خانههاى شما به دیگر جاها مىرسد.
فوائد و برکات نماز
نماز فوائد بسیارى به همراه دارد از جمله: روح انضباط را در انسان تقویت مىکند زیرا باید در اوقات معینى انجام پذیرد و تأخیر و تقدیم آن موجب بطلان نماز مىگردد. همچنین آداب و احکام دیگر باید با نظم و ترتیب رعایت شود و اگر با بىنظمى و ناهماهنگى صورت گیرد در حقیقت نماز خلل و اشکال به وجود مىآید؟ این چنین است که انسان نمازگزار باید با عادت به نظم و انضباط در نماز آنرا در سایر مراحل زندگى نیز به مرحله عمل درآورد. در زمینه اسرار و رهآوردهاى بىشمار نماز حضرت على بن موسى الرضا(ع) سخن جامعى فرموده است که به بخشهائى از آن اشاره مىکنیم: آن حضرت در پاسخ نامهاى که از فلسفه و علل تشریع نماز پرسیده بود چنین فرمود: علت تشریع نماز این است که بنده به ربوبیت پروردگار توجه و اقرار داشته باشد و مبارزه با شرک و بت پرستى و قیام در پیشگاه پروردگار، در نهایت خضوع و تواضع و اعتراف به گناهان و تقاضاى بخشش از معاصى گذشته و نهادن پیشانى بر زمین همه روزه انجام پذیرد. و نیز هدف این است که انسان همواره هشیار و متذکر گردد، گرد غبار فراموشکارى بر دل او ننشیند، مست و مغرور نشود، خاشع و خاضع باشد طالب و علاقهمند افزونى در مواهب دین و دنیا گردد. همین توجه او به خداوند متعال و قیام در برابر او، انسان را از معاصى باز مىدارد و از انواع فساد جلوگیرى مىکند.
امام رضا(ع) در مورد سایر دست آوردهاى نماز فرمود: نماز و مداومت یاد خدا در شب و روز سبب مىشود که انسان مولا، و مدبّر و خالق خود را فراموش نکند و روح سرکش و طغیانگرى در برابر خدا بر او غالب نیاید.(10)
نماز نوجوانان
حسن بن قارن مىگوید: از امام رضا(ع) در مورد شخصى پرسیدند که پسر نوجوانش را به انجام نماز وادار مىکند و این فرزند گاهى نماز را ترک مىکند. امام فرمود: این پسر چند سال دارد؟ گفتند: آقا، 8 ساله است. حضرت رضا(ع) با تعجب فرمود: سبحان اللّه! 8 ساله است و نمازش را ترک مىکند؟! گفته شد! بچه است گاهى خسته و ناراحت مىشود. امام فرمود: هر طورى که راحت است نمازش را بخواند.(11)
پیراهن متبرک
از منظر حضرت رضا(ع) نه تنها نماز و نمازگزاران ارزشمند هستند بلکه لباسهائى هم که با آن نماز خوانده مىشود امتیاز ویژهاى دارد. اسماعیل بن على برادر دعبل خزاعى مىگوید: آن حضرت به برادر دعبل پیراهنى را هدیه داده و فرمود: دعبل! این پیراهن را قدر بدان و خوب محافظت کن! که من در آن هزار شب و هر شبى هزار رکعت نماز خواندهام و در آن هزار ختم قرآن به جاى آوردهام. احتفظ بهذا القمیص فقد صلیت فیه الف لیلة کل لیلة الف رکعة و ختمت فیه القرآن الف ختمة.(12)
فلسفه نماز جماعت
امام رضا(ع) در مورد علل نماز جماعت فرمود: خداوند متعال نماز جماعت را قرار داده است که شعائر اسلامى و معارف الهى همانند اخلاص، توحید، ارزشهاى اسلامى، عبادت و نیایش براى خدا آشکار و ظاهر و مشهور شود زیرا در اظهار این اعمال و علنى بودن آن حجت خداوند بر مردم شرق و غرب عالم تمام مىشود.
همچنین مسلمانان دوچهره و منافق و کسانى که نماز را سبک مىشمارند مشخص شوند و وادار به انجام دستورات الهى باشند. همچنین گواهى افراد نسبت به عدالت و صلاح همدیگر جائز باشد. افزون بر این نماز جماعت نیکوکارى و ترویج فضیلتها را به همراه دارد و خیلىها را از گناه و فساد باز مىدارد.(13)
آداب نماز
امام رضا(ع) در مورد آداب نماز فرمود: اگر براى نماز ایستادى تلاش کن با حالت کسالت و خواب آلودگى و سستى و تنبلى نباشد. بلکه با آرامش و وقار نماز را بجاى آور و بر تو باد که در نماز خاشع و خاضع باشى و براى خدا تواضع کنى و خشوع و خوف را برخود هموار سازى در آن حال که بین بیم و امید ایستادهاى و پیوسته با طمأنینه و نگران باشى. همانند بنده گریخته و گنهکار که در محضر مولایش ایستاده و در پیشگاه خداى عالمیان بایست. پاهاى خود را کنار هم بگذار و قامتت را راست نگهدار و به راست و چپ توجه نکن! و چنان باش که گوئى خدا را مىبینى، که اگر تو او را نمىبینى او تو را مىبیند.(14)
خاطرهاى از شیخ رجبعلى خیاط
این مقال را با نقل خاطرهاى پندآموز از مرحوم شیخ رجبعلى خیاط در مورد اهمیت نماز به پایان مىبریم: آقاى سید قاسم شجاعى از مبلغین توانا و موفق مجالس مذهبى در خاطرات خود آوده است:
من از نوجوانى به سخنرانى و روضه خوانى در محافل دینى و مذهبى اشتغال داشتم و لحن و سخن گرم من موجب شده بود که به مجالس زیادى دعوت شوم. از جمله روزهاى هفتم ماه به منزل جناب مرحوم آقاشیخ رجبعلى خیاط نرسیده به بازارچه، بعد از کوچه سیاهها مىرفتم. از پلهها بالا مىرفتیم و در منزل ایشان براى خانمها روضه مىخواندیم. اتاق جناب شیخ هم طبقه پائین آن قرار داشت. روزى بعد از اتمام منبر به طبقه پائین آمدم و براى اولین بار با جناب شیخ برخورد کردم، کلاههائى دستش بود و گویا عازم بازار بود، سلام کردم، یک نگاه به صورت من کرد و فرمود: پسر پیغمبر و نوکر امام حسین(ع) نمازش تا الآن نمىماند!!
(در آن هنگام من سیزده ساله بودم) گفتم: چشم، در حالتى که دوساعت به غروب مانده بود و آن روز مهمان بودم و تا آن ساعت نمازم را نخوانده بودم. امّا آن مرد الهى به محض اینکه به صورتم نگاه کرد این حالت را در من دیده و گوشزد فرمود.(15) و این یادآور سخن امام صادق(ع) است که فرمود: فضل الوقت الاوّل على الآخر کفضل الآخرة على الدّنیا؛(16) برترى نماز اول وقت بر آخر وقت، همانند برترى آخرت بر دنیاست.
نظرات شما عزیزان: